مقدمات الهیات فمنیستی

نخست خلاصه ای از مقاله ياد شده را بر اساس فهم خود (برای خوانندگانی که اصل مقاله را در اختيار ندارند)يادداشت ميکنم:

دکتر رأفت حسن مدعی شده که من مطالعه موضوع الهيات زن در اسلام را از سال ۱۹۷۴ ميلادی آغاز کردم و با مطالعه بيشتر متوجه شدم:
برتری مردان بر زنان از نگاه مسلمانان بر سه فرض کلامی استوار شده است.اين سه فرض عبارتند از:
۱-مرد نخستين آفريده خدا است و زن از دنده مرد توليد شده است.بنابراين زن موجودی فرعي و ثانوي است.
۲-زن عامل هبوط مرد از بهشت و موجب عصيان و گناه وی است بنابراين بايد به زن با نگاه ترديد و تحقير نگريست.
۳-زن نه تنها از مرد که برای مرد آفريده شده بنابراِن زن موجودی صرفا ابزاری است.
پس از اين ،دکتر رأفت حسن سه پرسش کلامي مطرح ميکند و ادعّا دارد که آن سه فرض کلامي ياد شده، پاسخ اين پرسشها از سوی مسلمانان است!!
دکتر رأفت حسن خودش نيز به اين سه سوال پاسخ ميدهد.سوال ها اينها است:
۱-زن چگونه آفريده شده؟
۲-آيا زن عامل هبوط مرد است؟
۳-چرا زن آفريده شد؟

به بيراهه؟
دکتر رأفت حسن به بيراهه رفته و موضوع مورد نظر خود را نادرست مطرح کرده است.
۱-مفروضات (سه فرضيه ی)کلامي مورد نظر دکتر رأفت حسن اولا در کلام اسلامی موجود نيست و ثانيا مقبول عامه مسلمانان نمي باشد.
من با علم کلام آشنا هستم در کلام (الهيات و معارف ديني) اصلا بحثي از خلقت زن و مرد به عنوان باور موجود نيست،در علم کلام از خالقيت خدا بحث ميشود ولي از خلقت زن و مرد بحث نميشود.
___________________________________________________
۱- عنوان مقاله:الهيات فمنيستي ؛ مبارزه با تبعيض جنسيتي
۲-زبان اصلي مقاله گويا انگليسي بوده که خانم نفيسه غفور نيا ترجمه کرده اند و در شماره ۱۱۳ مجله زنان (مهر ۱۳۸۳،سال سيزدهم) ص ۶۰ تا ۶۶ چاپ شده است.
مفسّران قرآن گاهي در ذيل آيات مربوط به خلقت،داستان آفرينش نخستين انسان و همسرش را مطرح ميکنند ولي اينهافقط تفسير است، يعني نظريه است نه عقيده و ميان نظريه هاي تفسيری يعني آرای عالمان وعقايد مسلمانان تفاوت بسيار است.
به هر حال کلام اسلامي اين مفروضات را مطرح نميکند و مسلمانان هم چنين باورهايي ندارند ،بلکه اکثريت مسلمانان- به خاطر اينکه اين مسائل جزو باورها نيست- ازين چيز ها بي اطلاع اند.
۲- هيچ ارتباط (ملازمه ای)بين اين نظريه ها و مفروضات کلامي و ميان نابرابري حقوق زنان با مردان در حوزه فقه(فروع) موجود نيست.به فرض اينکه همه مسلمانان همانند دکتر رأفت حسن،به سوالها پاسخ دهند،چنانکه شيعه اماميه همين طور پاسخ ميدهد،باز هم فقه کار خودش را ميکند.چرا که فقيه تابع ادله(کتاب،سنت) است و در کتاب(قرآن ) و سنت(حديث ها ،روايت ها) شاخه به شاخه و جزو به جزو حقوق زن و مرد مورد بحث قرار گرفته است.دلايل فقيهان برای فتوا دادن يا بيان نظر شارع، خاص هر موضوع(مورد) است.چنانکه ياد شد کلام شيعي و حديث شيعِه موافق نظر دکتر رأفت حسن ولي در فقه مخالف طرز فکر او است.
ميان موضوع و محمول نسبتي بايد در کار باشد تا قضيه صحيح و استدلال منطقي شود.خانم رأفت حسن چه رابطه اي (نسبتي) ميان اصول کلامي و فروع فقهي پيدا کرده اند؟

لغزشهاي خانم رأفت حسن
۱- موضوعات مطرح شده در حديث ها را با موضوعات کلامي خلط کرده و به موضوعي دست انداخته که در کلام اسلامي موجود نميباشد.مسائلِ علم کلام و الهيات اسلامي،موضوعات انتخابي و پالايش شده ی قرآن و روايات، به علاوه براهين عقلي است.روايات ولی همه چيز را دارد! چون يک منبع است (مثل منبع نفت، طلا وغيره)مسلمانان کلام(الهيات) وفقه خود را- پس از پالايش- از دو منبع قرآن و حديث بر گرفته اند و در خصوص آفرينش زنان،هيچ موضوعي از(منبع) حديث ها انتخاب نشده و به کلام(الهيات) راه نيافته است.متکلم اسلامي مثل فقيه در منابع دين پژوهش و تدبر ميکند و پس از فحص و جستجو در سند
و متن روايت،بدان فتوي ميدهد.وقتي که در الهيات اسلامي نامي از اين موضوع به ميان نيامده ،معنايش اين است که روايات موجود را(يعني روايات خلقت زنان را)نپذيرفته اند در حالي که دکتر به صراحت اين عقيده را به آنها نسبت ميدهد!! دکتر بايد بگويد:کجا و در چه منبعي از منابع کلام (الهيات)اسلامي اين موضوع مطرح شده و کدام متکلم اين سخن را بيان کرده است؟
آيا صرف وجود اين حديث ها در مجموعه هاي حديث به معني آن است که مسلمانان به مضمون آنها اعتقاد دارند؟!
۲-بين واژه سنت و حديث فرق قائل شده و سنت را به معني عمل پيامبر (ص) و حدِيث را به معني سنت هاي شفاهي نسبت داده شده به پيامبر معني کرده است. و فقه را الهيات يا فلسفه حقوق ميداند! اين تفسير نشان ميدهد که دکتررأفت حسن کوچکترين و کمترين اطلاعي از فقه و کلام و حديث ندارد و اصطلاحات را نميداند!!
۳-ميگويد در قرآن هيچ اشاره اي به حّوا وجود ندارد.اين اشتباه است چرا که در آيات۶-۳۵ سوره بقره آيات ۲۳-۱۹ سوره أعراف به آدم و حوا به عنوان اولين مرد و اولين زن روي کره خاکي اشاره شده است.نام حوا در قرآن نيامده ولي در سنت اسلامي صريحا هست. مفسران قرآن همه بر اين موضوع اتفاق نظر دارند.اينجاکه به نفع ادعای وی نبوده،منکر ميشود ولی آنجاکه به سود اواست به کلام ومتکلمان نسبت ميدهد!
۴-آيه۴ سوره نسا را منحصر به زمان بارداري و شير دادن زنان ميکند و حال اينکه اين تفسيربر خلاف مسلم همه روايت ها و احکام مسلم فقهي است.وي فرض را بر اين گذاشته است که زنان هم مکلف به نأمين معاش اند و لذا در دوره بارداري و شير دهي نبايد کار کنند و مخارج خود را ار شوهران دريافت ميکنند!
۵- به گفته دکتر رأفت حسن دليل اصلي بد خواني و تفسير نادرست قرآن بر پايه تفسير قرآن به حديث است۰ اينسخن نيز خطاست زيرا مفسران قرآن دو گروه اند.اول سلفيها واخباريها و دوم اهل رأی و تفسير که اين گروه دوم اصلا به روايات کاري ندارند وخودشان با عقل و فهم خود قرآن را تفسير ميکنند.گروه اول از لحاظ اعتبار و جايگاه و عدد خيلی کم اند و در حال حاضر جزو گروه های از ميان رفته و مرده به حساب مي آيند.مفسران گروه دوم –همه- قرآن را همانطوری تفسير کرده اند که خانم رأفت حسن بد خواني ميبيند!!
يعني سخن وي از سرِ ناآگاهي صادر شده است.مفسراني که بدون توجه به حديث ها قرآن را تفسير ميکنند مثل همان مفسرانی که قران را با حديث تفسير مي کنند،بر اين باورند که زن ناقص العقل است و…
مفسراني که اصلا به حديث ها توجه نميکنند ،به همان نتيجه اي مي رسند که اهل حديث و سلفی هارسيده اند!!
پس اين چه سری است؟علت اين است که قرآن به طور مطلق برابري زن و مرد را قبول ندارد و دکتر رأفت حسن در اين مورد هم دچار اشتباه فاحش شده است.دکتر رأفت حسن نميتواند با تکيه بر آيه هاي قرآن ثابت کند که زن و مرد برابرند،در هر چيز و همه جا و….. اين غير ممکن است!!
۶- وی، هم خوانی پاره ای از مطالب حديث ها را با تورات دليل مردود بودن حديث ها ميداند.اين قاعده که او آن را به برخي از عالمان رجال و درايه نسبت ميدهد،در ميان عالمان شناخته شده نيست. نه تنها بسياري از حديث ها بلکه بسياري از آيه هاي قرآن با تورات همخواني دارد.اگر قرار باشد به صرف همخواني آنها را مردود بدانيم بايد آيه هايي از قرآن را نيز مردود بدانيم .از اين رو هر چه در تورات آمده محکوم به رّد و نامقبولي نميباشد ثانيا قرآن در آيه هاي مختلف تورات و مطالب آن ،نيز انجيل و مطالب آنرا تصديق ميکند(هر چند که عده ای بر اين باورند که قرآن تورات و انجيل تحريف نشده را تصديق کرده است ولي اثبات اين مطلب خودش کار محالي است!)
قبول و رد حديث ها،داراي قواعد ويژه خودش ميباشد و فقط کار عالمان با تجربه است.

پاسخ نويسنده به پرسشهاي دکتر

پرسشهاي دکتر رأفت حسن را به همان ترتيب که او ياد ميکند،پاسخ ميدهم:
۱- زن چگونه آفريده شد؟
بهترين پاسخ اين پرسش را از زبان حديث ها (سنت اسلامی، به روايت شيعه) بشنويد:
زرارة بن أعين از پيشواي خود امام ابو عبدالله جعفربن محمد (ع) نقل مي کند که او در پاسخ سوال يک پرسشگر گفت:
سبحان الله و تعالي الله عن ذلک علوا کبيرا يقولون من يقول هذا. ان الله لم يکن له من القدرة ما يخلق لادم زوجته من غير ضلعه ؟
آن شخص پرسيد: در ميان ما گروهی زندگی می کنند که عقيده دارند خدا حّوا را از دنده سمت بالا( پشت) آدم آفريد.
امام محمد بن جعفر(عليه السلام) تعجب مي کند و مي گويد: خدا اين قدر توانايی ندارد که زن آدم را از چيز ديگری به جز دنده چپ بيافريند؟ منزه است خدا و بسيار از اين چيز ها دور؛چه کسي اين سخن را مي گويد(جز شخص بيخرد).يکی از روايت های شيعه(۱) درباره ی داستان آفرينش زن اين است که خدا زن ِآدم (حوا) را از مابقي گل آدم آفريد.
در ميان روايت های شيعه البته نظر مخالف هم هست که با روايت های اهل سنت مطابقت دارد ولي هيچ کدام به صراحت نگفته اند که زن از دنده چپ مرد آفريده شده است.
(توجه و تفسير روايت های اهل سنت را از نظر گذرانده ام،لطفا بار ديگر مطالعه و دقت کنيد.(۲))

خلقت زن:
حديث آفرينش که در مقاله دکتر به آن استناد شده است،تصحيف اين روايت است: ابو هريره گفت:که رسول خدا(ص) گفته است:المرأة کالضلع ان اقمتهاکسرتها و إن استمتعت بها استمتعت بها و فيها عوج(۳)
بخاری همان حديث را به اين شکل نقل ميکند:استوصوا بالنساء فاّن المرئة خلقت من ضلع و ان اعوج شيئی فی الضلع اعلاه فان ذهبت تقيمه کسرته و ان ترکته لم يزل اعوج فاستوصوا باالنساء (۴)
روايت صحيح اين است :
«زنان مثل (استخوان)دنده کج اند.اگر مردی تصميم گرفت آن را راست کند ميِشکند و اگر تصميم گرفت از آن استفاده کند بايد کجی را بپذيرد»
______________________________________________
۱-وسائل الشيعه شماره ۲۵۸۰۴ .علل الشرايع ص۱۸-۱۷ و ص۵۱۲ به نقل از حضرت علی (ع)
۲-همين مقاله ص
۳-النکاح من فتح الباری ص ۲۱۱و ۲۱۰ شماره ۱۲۲/۵۱۸۴
۴-صحيح البخاری شماره ۱۴۸۹

مابقی حرف ها و حديث ها، تصحيف و تحريف است.زن از دنده خلق نشده است،اين مضمون را روايت های ديگری صريحا نفی می کند.
اين روايت عوام است که ميگويند زن از دنده چپ مرد آفريده شده،وهيچ مستندی ندارد.در تورات هم چنين چيزی نيست!
گذشته از اين، کلمه «خلق» در فرهنگ عربی ، فقط به معنی آفرينش طبيعی نيست؛آفرينش های غير طبيعی و آفرينشهای خيالی و سمبوليک را نيز شامل ميشود.خلقت زن از استخوان يک تعبير سمبوليک است،منظور اين است که زنان (در مقايسه با مردان)کژ فهم و کژانديش و لذا کژرفتارند! و اين حقيقت دارد چرا که روانشناسی اختلافی ثابت می کند ،فرهنگ ،انديشه سخن وری و محاوره زن و مرد دوگانه است.با اين وصف مرد اگر زن را به کژی(گفتار ورفتار) متهم کرده و آنرا خلقت خدا دانسته،راه دوری نرفته است.بی گمان از نگاه زنان نيز مردان کج اند و نمی شود آنها را راست کرد.زنان نيز به همان توصيه پيامبر(ص) بايد عمل کنند که اگر قصد زندگی و استفاده از مرد را دارند با کجی مردان بسازند!!
در ميان احاديث مختلفي که پيرامون خلقت خصوصا خلقت زن نقل می شود اين حديث ها هم هست:
۱-(خلق آدم من الماءالعذب وخلق زوجته من سنخه)خداآدم راازآب گواراآفريدوزن اورانيزازهمان آب
۲- (خلق حواءمن فضل الطينة التی خلق منها آدم)خدا حوا را از باقی مانده گل آدم آفريددر حديثهای شيعه نامی از دنده چپ نيست،بلکه دقيقا اين نظريه مورد انکار واقع ميشود.
زراره گفت کسی از امام صادق(ع) درباره آفرينش حوا پرسيد و گفت در کنار ما مردمانی زندگی می کنند که عقيده دارند خدا حوا را ار دنده چپ سمت بالای پشت مرد آفريده است؟ او گفت :خدا منزه،بلند مرتبه و بزرگ است.آيا کسی که اين حرف را مطرح می کند عقيده دارد که خدا قدرت نداشت که زن آدم را مثل خود او بيافريند و نه از دنده وی؟(۱)
حضرت علی (ع) در پاسخ به پرسش های گروهی از يهوديان می گويد :خداوند آدم را از گل آفريد و حوا را از باقی مانده همان گل(۲)
گرچه ميتوان برای نظريه دکتر در ميان حديث ها مويد پيدا کرد اما نمی توان آنرا نظر روايت ها ودانش کلام دانست.واگر فرض کنيم که نظريه دکتر درميان متکلمان يا فقيهان طرفدارانی دارد، بازهم نمی توان به درستی نظريه وی رای داد چراکه اگر ميان اين نگاه و فروع فقهی ملازمه ای موجود می بود،اين فقيهان نبايد مثل فقيهان ساير مذاهب زأی به نابرابری ميدادند!!!
برعکس، در الهيات مسلمانان شيعه آن نظريه (خلقت حوا از دنده آدم) مطرح نيست ولی نگرش فقهی
۱-علل الشرايع ص ۱۸و ۱۷
۲-همان کتاب ص ۵۱۲
شيعه به مسائل زنان همان نگرش اهل سنت است.اين حقيقت ثابت می کند که هيچ رابطه(=ملازمه) ای بين ديدگاه کلامی مورد نظر دکتر و مسائل فقهی موجود نيست.
۲-آيا زن مسئول هبوط مرد است؟
در قرآن و در حديث ها هيچ مطلبی دال بر اينکه عامل هبوط مرد زن است،موجود نيست.از نظر مسلمانان زن عامل هبوط مرد نمی باشد.دکتر رأفت حسن با چه جرأتی اين باور را به مسلمانان نسبت می دهد؟ يک محقق نبايد بی مأخذ حرف بزند!
روايت هايی که دکتر رأفت حسن بدان اشاره می کند،هيچ ارتباطی به داستان آفرينش ندارد و از هبوط هيچ حرفی به ميان نمی آورد.
مسلمانان نيز زن را مسئول هبوط مرد نمی دانند.حدس دکتر آن هم بر پايه احاديثی که اصلا مربوط به آفرينش زن نمی باشد،خطای محض و لغزش نابخشودنی است.
۳-چرا زن خلق شد؟
زن برای مرد خلق شده است .اين عقيده ای است که در قرآن و حديث سر رشته دارد.بر خلاف ادعای دکتر رأفت حسن قرآن صريحا می گويد که زنان را برای مردان آفريده است!آيه هايی که خيلی روشن به اين مضمون پرداخته اند عبارتند از:
۱-…و تذرون ما خلق لکم ربکم من ازواجکم بل انتم قوم عادون
۲-نسائکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم
۳-و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها
۴-هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها ليسکن اليها
۵-هولاء بناتی ان کنتم فاعلين
۶-والله جعل لکم من انفسکم ازواجا
عالمان مسلمان؛ديدگاههای گونه به گونه:
در برابر موجودی به نام زن عالمان مسلمان و نيز مسلمانان راسخ العقيده،موضع گيری های مختلفی از خود نشان داده اند.اين موضع گيری ها را؛ اولا -بر پايه طبيعت فردی خود ؛و ثانيا –برمبنای دانش خويش؛ و ثالثا متاثر از محيط زندگی اتخاذ کرده اند.
۱-عده ای از مسلمانان عقيده دارند که زن شيطان است،بايد از اين شيطان حيله گر دوری کرد.اين عده ،انعزال(گوشه نشينی)اختيار کرده و مانند راهبان تارک زن و دنيا شده اند.نمونه روشن اين گرايش در دوره حضرت محمد(ص) ظهور کرده بود.عثمان بن مظعون و ودونفر ديگر از دوستان وی زنان را بر خود حرام کردند و از
________________________________________________
۱ – به ترتيب :آيه های ۱۶۶ سوره الشعرا/۲۲۳سوره البقره/۲۱ سوره الروم/۱۸۹ سوره الاعراف/۱۷۱ الحجر/۷۲ النحل/الشوری ۱۱

آميزش با زنان و تردد و نشست و برخواست با آنان خودداری می کردند.زن عثمان به خدمت پيامبر(ص) رسيد و عرض کرد:شوهر من گوشت نميخورد،استراحت کافی ندارد و سراغ من هم نمی آيد.پيامبر(ص)ناراحت شد، به مسجد رفت و به وعظ مردم پرداخت و فرمود:من گوشت می خورم… با زنان نيز آميزش دارم و من پيامبر شمايم و اگر قرار بود غير از اين باشد من بايد به شما بگويم،نه اينکه شما به عقل و فهم خود به تقليد از … دست به اين کار بزنيد. تاآنجا پيامبر (ص) سخن خودرا ادامه داد که گفت: اسلام رهبانيت ندارد.
در دوره حضرت علی (ع) نيز همين اتفاق می افتدو حضرت علی (ع) مانع رفتارهايی از اين دست ميشود.
۲-عده ای از مسلمانان (بيشترينشان)عقيده دارند .شيطان از طريق زن در مرد نفوذ ميکند،زن زبان گزنده و برنده ای دارد،زن مثل دنده چپ است کژفهمی داردو کژروی ميکند زن… و در عين حال که زن شر است بايد زن گرفت و با او به مهربانی رفتار کرد .و برخی ضمن اعتراف به اين باور راه سلطه بر زنان رامنحصرا در زورگويی و خشونت می بينند
۳-عده ای ديگر عقيده دارند که زن موجود لطيف و زيبا و مهربانی است و مظهر صفات جمال خداوندی است.زن را بايد ستود و پرستيد!!ابن عربی ،روزبهان شيرازی و شمار ديگری از مشاهير عالمان اسلام تابع اين نظريه اند و تقريبا همه فرقه های صوفی چه شيعه يا سنی به ديده يک الهه به زن می نگرند.
اينها بر اين باورند که کمال مرد فقط و فقط از راه عشق ورزيدن به زن ميسور است و زن آيينه صاف خدا است.
۴- ديدگاه نويسنده اين مقاله:
من اما با همه اين ديدگاهها موافقم! تعجب نکنيد بل که با دقت به سخن ام گوش کنيد:
مبنای هر سه نظر ياد شده از سوی عالمان دين روايت ها است و روايت ها هم هرگروهی در يک فضا و حوزه خاصی قرار دارد.اگر ما بخواهيم جايگاه اين حديث ها را تغيير دهيم به افراط و تفريط مي افتيم.من پس از ساليان درازی که صرفا عمر خود را صرف پژوهش درباره حديث هاو آيه های زنان کرده ام،ادعا می کنم اين حديث را از هر کس ديگری بهتر تفسير ميکنم:
حديث هايی که می گويد زن به چهره شيطان ظاهر می شود و حديث هايی که می گويد زن دام شيطان است.فقط صفت فريبندگی جنسی زنان را برای مردان بازگو وغير مستقيم به ضعف مردان اشاره می کند و اين يک حقيقت غير قابل انکار است.اين حديث ها به شيطان بودن زن و پليدی او کاری ندارد و حرفی از اين موضوع به ميان نمی آورد.حديث هايی از اين دست فقط زنان را جذاب و فريبا می دانند،آنچنان جذاب و فريبنده که مردها اختيار و اقتدار خود را در مقابل زيبايی و رعنايی آنان از دست می دهند.اين جذابيت زن از يک سو، (که ما نام آنرا فريبندگی می گذاريم)و آن انعطاف و تأثير پذيری مردان از سوی ديگر،يک حقيقت مسلم است.حديث ها به اين حقيقت ها اشاره کرده اند و نه زن را شيطان يعنی عامل فريب مرد به حساب می آورند و نه مردان را فريب خورده.شما می توانيد مضمون حديث ها را جدی نگيريد و مثل شوخی های روزمره از کنار آن بگذريد.برخی از مردانِ ساده باور کرده بودند که زن شيطان است!!از اين رو تصميم گرفتند از زن کناره گيری کنند که حضرت محمد (ص) در همان دوره از رفتار آنان نهی کرد
کژ رفتاری زنان و نيش دار بودن زبان آنان که چون عقرب گزندگی دارد نيز در حديث ها مطرح شده است.
اين گونه از حديث ها که نوع و تعداد آن فراوان است به بررسی و نقد صفت های زنان اشاره می کند و هرگز زنان را در جايگاه نازل تر از مرد نمی نشاند.از ديدگاه مرد زن موجودی است کژ رفتار ولی از نگاه خود زنان صورت مسأله به شکل ديگری است.اين نظريه مردان را زنان قبول ندارند.
شريعت اسلام نيز اين صفت ها را طبيعی نمی داند و هيچ گاه اين امور را در تشريع خود دخيل ندانسته است.
زن از دنده چپ آفريده شده،يعنی زنان چپ روی و کژ رفتاری دارند،و منظور خلقت طبيعی آنان نيست،اين يک تمثيل است نه يک حقيقت.يک تشبيه است و نه يک اصل کلامی مسلم تا مورد باور مسلمانان قرارگيرد!
با اين وصف همه حديث ها دارای مضمون درست و صحيح اند امّا هر يک در حوزه خاصِ خود معنی دار می شوند.گروه اول..

*نخستين کنگره بين المللی فمنيسم اسلامی در بارسلونای اسپانيا که رفعت حسن از پاکستان که از زنان پيشگام در فمنيسم اسلامی به حساب می آيد. خردنامه ص ۳
شماره ۷۵/ ۱۸آبان ۱۳۸۴

 

سوالات