جبر و اختیار ،نگاه نو
کی میتوانیم این جمله را«هر چه خدا بخواهد» بگوییم ؟
کی صحیح است که این جمله را بگوییم آیا جمله درستی است،و شرطی ندارد؟
«العبد یدبر والله یقدر ، بنده خدا هرچه میتواند باید تدبیر کند ولی تقدیر دست خداست . تدبیرچیزی است که خودمان باید انجام دهیم و تقدیرچیزی است که در دست خداست . بنده باید خودش فکرش را و اعضا و جوارحش را برای چیزی که میخواهدبه کار بیاندازد . اگر جایی به بن بست خورد اینجاست که خدا تقدیر را در عدم انجامش دانسته است .
خیلی ها فکر می کنند هر چه خدا بخواهد یعنی خودشان نباید تلاش و فکر کنند . میتوان گفت این شعار آدم های تنبل است که حاضر نیستند فکر کنند و خود را به زحمت بیاندازند . آدم فعال و سرحال و متفکر تمام تلاش خود را به کار می اندازد و حتی از کارشناس مشورت هم می گیرد. و مدام چاره جویی می کند ، اگر به نتیجه ای نرسید یعنی تقدیر این نبود چون خدا آخر کارش را امضا نکرد .
مثل لایحه ای که گروهی از حقوق دانان و متفکرین به مجلس قانون گذاری می دهند تا مجلس تصویب کند بعد به مجلس بالاتر مثل سنا یا شورای نگهبان می رود و قبول یا رد می شود ، تقدیر آخر در دست آن هاست .آخر سر حکم را خدا می دهد ، خدا قضا دارد ،اینجا فصل الخطاب خداست .
حضرت علی ع می فرماید خدا را از آنجا شناختم که گاهی عزمم را در هم می شکست
تمام عزم خود را برای انجام کاری به کار می بندی و نمی شود ، گاهی خدا می خواهد در آن ظرف مکان و زمان انجام نشود این تقدیر است و گاهی میخواهد اصلا انجام نشود این قضاست .
تقدیر یعنی :الان برایت خوب نیست و تقدیر ااز قدر می آید یعنی چقدر چه اندازه – زمان را اندازه گیری می کند .
مثل سفر ی که مبدا و مقصد آن مشخص است و ما که بنده ایم با نام خدا شروع به حرکت می کنیم ، در مسیر راهمان عوض می شود ولی در نهایت در زمان مقتضی به مقصد می رسیم .
تقدیر انجام شدنی است ، اما از راه دیگری در زمان دیگری
ماکه بنده خداهستیم نباید دست از تلاش برداریم و تمام تلاشمان را به کار می بریم و از هر فکر و راه درستی استفاده می کنیم.
این جمله که میگویند هرچه خدا بخواهد درست هست ودرعین حال درست نیست.درست است وقتی تو هر چه بخواهی ودر جهتش تلاش کنی .اینکه میگویند هر چه خدا بخواهد یعنی هرچه ما بخواهیم نه و هر چه خدا بخواهد آری ، درست نیست، یعنی اینکه در نهایت هر چه خدا بخواهد بنابر این هر چه ما بخواهیم همان است که خدا خواسته واین یک مغلطه ی جبر آمیز است .
از سوی دیگر:تفاوت ما با آنها که دین و ایمانی ندارند دراین جاست که می گویند هرچه ما بخواهیم همان است و اراده اراده ماست ومطلقا خودرا مختار میدانند وهمه ی افعال را به خودشان منتسب میکنند. ما که اعتقاد به دین داریم میگوییم هرفردی وهر گروهی تلاششان را می کنند اما اراده ا ی که خدا بخواهد پیروز است و درنهایت تصمیم گیرنده خداست پیامبر می گوید پیروزی از جانب خداست شکست هم همین طور. یعنی نتیجه را او رقم میزند وحرف آخررا او میزند. واین :«امربین الامرین» است.نه جبر است ونه اختیار.
جای گاه این جمله که هر چه خدا بخواهد بعد از آن است که هرچه خودمان بخواهیم. برمبنای اختیاری که خدا درنهاد ما گذاشته ما هرچه بخواهیم همان می شود ولی وقتی هست که ما می خواهیم و نمی شود و معلوم است خدایی هست که حضرت علی گفت : خیلی وقت ها چیزی خواستم و نشد با تمام تلاشی که کردم هیچ دری به روی من باز نشد .انجا که خدا نخواهد جلو بنده را می گیرد ولی ۵ ۹ درصد تصمیم مارا قبول می کند .
قران می گوید چه بسا چیز هایی که دوست دارید و به ضرر شماست و خدا دوست ندارد و اجازه نمی دهد و یا کاری که شما دوست ندارید و خدا می خواهد چون از آینده خبر دارد و صلاح ما را می داند .
خدا کی می خواهد؟ زمانی که عزم و اراده و نیت خیر و شفاف و صادقانه و خالصانه تو را ببیند. آنجا که تواضع و شکر گزاری برهر آنچه که او می دهد داشته باشی