استعداد خود را بدان و ان را به فعلیت برسان 

  •                  
  •             به نام خدا
    عنوان بحث این است استعداد خود را بدان و ان را به فعلیت برسان
  • سخنی از حضرت علی ع که گفت رحم الله  امرا  عرف قد ره
     خدا،مهر می ورزد به ان شخصی که اندازه اش را بداند . تفاسیر مختلفی برای این سخن محتمل است و من این محتملات را در جای دیگر در کتابی که تحت عنوان تفسیر روایات  نوشته ام، ذکر کرده ام.ا
  • ینجا احتمال دیگری را مطرح می کنم و گمان دارم اگر این مورد نظر آن حضرت نبوده از مهم ترین ، موضوعات و سوژه های مد نظر ایشان بوده است  و نکته این است که این قدرفهمی یااندازه گیری ، قدر شناسی واندازه فهمی استعداد است و اندازه گیری نیز اندازه گیری فردی و شخصی است برای خود شخص نه در جامعه از نظر مردم برای شخض  یا برای دیگران  در نزد  دیگران. .                                                                             
       این که علی بن ابی طالب  گفت خدا مهر و رحمت خود را نثار کسی می کند که اندازه اش را بداند یعنی رحمت خدا وقتی شامل حال شما می شود که استعداد خود را کشف کنید و آن را به فعلیت برسانید. واین یعنی رحمت خدا ، مهر خدا.یعنی اینکه تو بدانی چقدر استعداد داری و بتوانی این استعداد را بروز بدهی و همه موانع را کنار بزنی . وقتی همه موانع را کنار گذاشتی واستعدادهایت رابه فعلیت رساندی خدا به تو مهر ورزیده ودر عین مهر خدا هستی و درآغوش مهرش . از این رو آغوش مهر خدا آغوش استعداد ما وکشف آن،و اندازه آن  و به فعلیت رساندن آن است  و این ها تعبیراتی است بسیار ظریف ،تعبیراتی شرعی است شبیه تعبیرات عرفانی،و برای خود مفاهیم و پیام خاصی دارد.
  •      مشکل جامعه دینی آن است که این کلمات را لغوی معنی کرده اند و هیچ از آن نفهمیده اند فقط فکر کردند هر کس قدر خود را بداند ،یعنی بداند چه اندازه در اجتماع و پیش خود اعتبار دارد، خدا  به او مهر می ورزد و چیزی رایگان به او می بخشد و در حق او لطف می کند ولی این علم به اندازه اگر فرض کنیم علم است وتوهم نیست، تاثیری ندارد ؛اگر عمل نکند. العلم یهتف بالعمل  علم جدای از عمل نیست .
  • علم ، علم زندگی است علم مهارت است ؛ همین مهارت های  زندگی که امروز روان شناسی مطرح می کند . همین است؛ و کسی که علم دارد قطعا باید عمل کند ، در غیر این صورت علم بدون عمل کارایی ندارد ؛بلکه علم نیست،زیرا درتعریف علم عمل به آن نیز قید شده است.
  • حضرت علی در جای دیگر می گوید انسان ها معادنی هستند مثل معادن طلا و نقره ، الناس معادن کمعادن الذهب والفضه …. و اینجا که می گوید قدر خودش را بداند یعنی این معدن ها را کشف کندو بشناسد وبداند حجم این معدن چقدر است ؟عمق و عرض ان چطور؟چند سال طول می کشد  که تمام شود؟و چه کسانی می توانند از آن بهره ببرند ؟و نوع فلزش را تعیین کند و بداند هردو خریدار دارد د ر بازار دنیا ،و بعد عرضه کند این استعداد را ، که تا عرضه نشود و به مرحله عمل در نیاید ، از کجا دانسته شود او استعدادی دارد یا نه . مثل سخن گفتن است که می گوید تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد و سخنی است از علی ع المرع تحت لسانی .
  • باز د ر جای دیگر می گوید سکوت دلیل دو چیز است :اول او بسیار زرنگ  و باهوشی است ؛دوم انسانی ناتوان است و هنر سخنوری ندارد . بحث استعداد ها هم دقیقا همین گونه است . 
  •  ۱۴مارچ ۲۰۲۲ برابر با ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ 
  • درس استاد محسن سعید زاده
  • تقریر لیلا یوسف نژاد