همدلی و محرمیت

  •      
  • بنام او،به نام تو
    درس اول
    هم زبانى خويشى و پيوندى است مرد با نا محرمان چون بندى است
    اى بسا هندو و ترك هم زبان اى بسا دو ترك چون بيگانگان
    غير نطق و غير ايما و سجّل صد هزاران ترجمان خيزد ز دل (۱)
    فرهنگ عارفان با فرهنگ همه عالمان فرق دارد،فرقى ممتاز و عظيم،محرم و نا محرم،هم زبان و هم دل،اصطلاحات اهل عرفان است.محرم در منطق اهل شريعت يعنى زن يا مردى كه نسبت خويشاوندى سببى يا نسبى نزديك دارد.مثل خواهر و برادر،زن و شوهر.
    در فرهنگ اهل دل (=عارفان) امّا،محرم كسى است كه مى توان با او از عرفان و دوستى و مهر سخن گفت و او (كه شنونده است )حرفها را بر مى تابد و راز دار مى ماند.دو نفر وقتى محرم اند كه بتوانند با هم حرف بزنند،از دل و نه از زبان.محرم بودن از نگاه شريعت بين جنس زن و مرد است ولى در طريقت (عرفان) بين دو انسان.چه زن باشند و چه مرد،يا زن و مرد.
    هم زبانى در محاوره مردم و در ادبيات ملت ها يعنى اينكه زبان هر دو نفر فارسى،عربى يا تركى باشد ولى در فرهنگ عرفان هم زبان بودن يعنى اينكه معنا و مقصود همديگر را بفهمند و بتوانند با هم زندگى كنند وكنار بيايند.هر چند يكى ترك و ديگرى عرب باشد.از اين نظر گاهى دو ترك بيگانه اند ولى يك هندى با يك ترك هم زبان است.
    هم دلى مرحله بالاترِ هم زبانى است و آن اينكه دل هاى دو نفر مثل هم باشد،وهر چه اين شخص در دل دارد هم دل او(شخص دوم)آن را بخواند،واگر در دل او را مى جويد طرف مقابل جواب بدهد،يا اگر چيزى طالب است وى بپردازد و…
    دل مركز اشاره،كتابت (نوشتن) و حرف زدن است ولى همين دل مركز رد و بدل كردن و گيرندگى پيام ها و راز و رمزهايي است كه نه به اشاره و نه به نطق و نه به نوشت،به هيچ يك از اين شيوه ها رد و بدل نمى شود.به عبارت ديگر :ارتباط از طريق دل سريع و بدون استفاده از ابزار حسّى است.دو همدل از فرستنده وگيرندهاى مافوق حسّ بهره مند اند .
  • ۱-دفتر اول مثنوى بيت هاى ۱۲۰۵ تا ۱۲۰۸