معنی ایمان
- ایمان به معنی باور است .آن چیزی که در دست داریم و بهتر است. ریشه ایمان را از یمین میگیریم به معنی در دست ، قدرت . باور های نقد و نقد ساز و نقد آور و نقد ساز. نقد به معنی رایج مثل پول نقد. باور به حقایق زندگی ، باور به به اینکه از ذهن پر خیال و بی عمل کاری ساخته نیست . باور به اینکه به عمل کار براید به سخنرانی نیست . باور به این که فکر خوب آن است که به عمل آزموده شود اگر در عمل موفق بود پایبندش باشیم اگر در عمل ناموفق بود خط بطلان بر آن بزنیم و از آن دست بکشیم
- ایمان یعنی باور به راستی و درستی باور به اخلاق و اصول اخلاقی که البته اخلاق هم معنی خاص خود را دارد نه آنکه در جوامع و فرهنگ ها رایج است ودستمایه کسسب نان است.آنکه برای جان ونشان رشد آن است.
- ایمان به این که راست گویی راه نجات شخصی ماست، راه نجات کشورما،و جهان بشریت است. دروغ و کژگویی و فریب به عذاب فردی و هلاکت جمعی وازبین رفتن کشوروملت و جهان است.
- تاراندیشان پر مدعاافکار و اندیشه هایی که به هیچ وجه قابل آزمون و عمل نیست جمع کرده اند و اسم آن را ایمان گذاشته اند.باور یعنی به بطلان این ها باور پیدا کنیم .
- ایمان یعنی باور به اینکه اگر گذشت کنی به نفع تووجامعه است باور به اینکه اگرانتقام بکشی به زیان توست، تو را عذاب می دهد و به زیان اجتماع است .
- باور کنی که بخشش ثروت است؛و اگر کمک کنی به سود توست ، در جیب خود ریخته ای، به حساب بانکی خودت واریز کرده ای و هیچ زیانی نکرده ای بلکه سود برده ای
- باور به اینکه اگر دست فرو افتاده و ضعیفی را در اجتماع گرفتی و از او حمایت کردی از انسانیت و مرام دفاع کرده ای و هیچ از تو کم نشده و هیچ آسیبی به تو نمی رسد.
- واقعا اینجا ایمان محک می خورد عموم مردم وقتی ضعیفی را ببینند که مورد ظلم قرار گرفته به او کمک نمی کنند ، می ترسند که به آن ها تهمت زده شود؛ می ترسند که نان و نوای خود را از دست بدهند.
- اینکه نترسی و ایمان داشته باشی که کمک به او کمک به شخص توست این یعنی ایمان.
- باور به این که به انسان مظلوم و بی پناه کمک کردن به حال همه انسان ها مفید است.
- برای شخص خود ما هم نافع است، برایمان بهشت می سازد نه جهنم .
- بر خلاف تصوریادشده،عامه ی مردم فکر می کنند که اگر کمک کنند زندگیشان جهنم می شود و آنها به عذاب و درد سر می افتند .وایمان یعنی مخالفت با خطی که مردم درپیش گرفته و می روند .
- درجوامع بی فرهنگ که جهل بر آن حاکم است واز دین و ایمان خبری نیست ، باور یعنی اینکه نماز، و روزه و حج .. این ها اعمالی است فردی مخصوص خود تو و در پرونده تو می گذارند و هیچ ربطی به اجتماع خانواده ات به همسرت به دوست و استاد و همکارت ندارد
- این ها ایمان و باور نیست
- این ها اعمالی است ابزاری برای مقصدی عالی ،که تو انجام می دهی واز تمرین زیادعادت کنی.به دیگربیان: هدف از انجام آن این بوده که تمرین کنی تا یک سری کارهایی را دراجتماع انجام بدهی و تو انجام نمی دهی و فقط به ابزار ها چسبیده ای .
- به گفته حضرت علی از روزه جز رنج گرسنگی و بی خوابی نداری و از نماز هم جز رنج مقید بودن و به موقع نماز خواندن و .. جز این ها هیچ عایدی نداری .در باب روزه و حج و فلسفه اش و همه اعمالی که شخصی و فردی است بحث کرده ایم و ماهیت و ابزاری بودن آن را بیان کرده ایم .
- باور یعنی اینکه بدانی و یقین پیدا کنی که تنها نیستی ، دل هایی همراه تو است هرچند که آن ها را نمیبینی و توجزء این گروه و جماعتی و به آن وابسته ای که به جز خوبی و خیر و صلاح دیگران نمی اندیشند .
- وقتی تو به خیر و صلاح می اندیشی و از خود گذشتگی داری و خود پرستی نداری و اهل انتقام و کینه نیستی ،هزاران مثل تو هستند و تو به آن ها متعلقی و خدا گفته این ها پیروز و ماندگارند