در محضر استاد -یادداشت متعلم

#عاشق_کیست؟

#عاشق_کیست ؟
آیا پدر و مادر ها برای کسب شهرت خود ، در جهت رشد و تعالی و موفقیت فرزند می کوشند ؟
چه چیزی موجب این تلاش می شود ؟
جز عشق حقیقی
چه باعث می شود فرزند قدر دان نباشد و چه زمانی متوجه این عشق و رنج می شود ؟
آیا پیامبر با تمام هزینه های مادی و معنوی و تحمل تهمت ها رنج و سختی ها
شنیدن ناسزا ها ، صرف عمر ارزشمند و هزینه ی دارایی خدیجه، در فکر خود و کسب شهرت و‌مقام بود ؟
او عاشق مردم بود و خالصانه ،بدون مزد و‌ منت ، می خواست در مسیر درست هدایت شوند و نعمت های مادی و معنوی بر آن ها سرازیر شود
اما تاریخ گواهی می دهد بر جهل اکثریت و عامه مردم که قدر دان وجود چنین #گوهرهای قیمتی و نایابی که وجود شان #اعتبار می بخشد به ملتی، نبوده و نیستند .
دیار قاینات بر خلاف ادعایی که اکثر مردم بر زبان می رانند ، قدر دان تاریخ و پیشینه سرزمین عارف خیز و عالم خیز خود و بزرگان و اندیشمندان و عارفانش نیستند .
از آن جایی که رسم قدر دانی از گذشتگان خود را با فراموش کردن مرام و منش و حتی نامشان از یاد برده اند .
استاد محسن سعید زاده سال ها برای شناساندن هویت و‌پیشینه ارزشمند و افتخار آمیز شهرستان به معنی حقیقی کلمه تلاش کرد .
آن ها که قدری در حوزه تحقیق و آموزش
تلاشی داشته اند می دانند نوشتن یک کتاب (تاریخی ) چه رنج و سختی هایی دارد و هزینه بر و زمان بر است . و بدن و مهم تر از ان ذهنی پر توان و خستگی ناپذیر می طلبد .
جز عشق به دیار و وطن و مردمش با تاریخی ارزشمند و قدردانی از اجداد وپدران نامدار سرزمینش، و زنده نگه داشتن هویتی اصیل و‌معتبر و سازنده چه چیزی باعث می شود تحقیقات او هنوز ادامه یابد؟!
با این اوصاف که حق اصل مطلب را نمی تواند ادا کند، و با اینکه متاسفانه و ناباورانه از او کمتر نام و یادی می شود ؛
چاپ نشدن اا نسخه از کتاب ۱۲ جلدی #بزرگان_قاین نیز او را بی انگیزه نمی کند .
کتاب هایی که حاصل رنج تحقیق، تفکر و تامل فراوان اند و بعد ازجمع اوری و نوشتن هزاران فیش ، پس از سال ها وقت و سفر های متمادی به روستاها و شهر ها و کشور ها ی مختلف و شنیدن سخن افرادی که عمرشان سال های زیادی از تاریخ را به خود دیده و نیز جمع اوری و جستجوی نسخی که در خانه ها یا موزه ها نشانی از پیشینه تاریخی قاینات و تک تک نقاط آن دارد ، نوشته و تدوین شده اند .
و اهمیت آن و گنج بودن این رنج آنجا روشن می شود که چون تاریخ نخواندیم از گذشته الگو نگرفتیم و از حقیقت ها چیزی باقی نمانده ،جز اسمی و دیگر ملت ها که تاریخمان را می خوانند و الگو میگیرند روزبه روز رشد و توسعه می یابند .
همه می دانیم که این تاریخ اصیل است که علاوه بر الگو بودن مایه سربلندی اعتبار و مهر تایید و انگیزه ای برای توجه ملت هاثروت ها و آن ها که دست و اندیشه ای والا در سازندگی دارند، باشد
تاریخ فیلم نامه مستند زندگی یک ملت است .
تجربه ای ارزشمند برای درس گرفتن . و تکرار نکردن اشتباهات و پیمودن ادامه مسیر پر بارتر و خلاقانه تر نه شروع دوباره و تکراری آن
و نوشتن و ثبت اتفاقات و بازسازی وقایع چنان سخت است که بخواهی
مراحل و روز های زندگی فرزندت را برایش شرح دهی تا او علاوه بر آگاهی، تصویری شفاف و واضح برای تربیت فرزنداش وتجربه کافی برای هدایت آن ها در جهت حفظ اصالت ها داشته باشد .
پیشینیان ما با نوشته های خود ما را از این مهم محروم نکرده اند .اما از آن جا که فرزندانی ناسپاس هستیم قدر آن هایی که این راهنماها ی روشن راه رابرای ما گرد آورده و به دستمان رسانده اند را نمی دانیم .
در بلاییم و دنبال دارو و نمی یابیم
و اما بزرگترین داروی جامانده در تاریخ و نایاب ترین، داروی جان است
آنچه پیامبر و علی برای به دست اوردنش و رساندنش به مردم ریاضت ها کشیدند .
#کلام_خدا و حقیقت سخن او و کسب معرفتش بسی سنگین اما بسیار شیرین و بی بدیل و انسان ساز است .
خدا عاشقی که از معشوقش ، عاشقی می خواهد .
عشق شناخت است یکی شدن ، محو شدن در دیگری ، برای او جان دادن است
شک و تردید راه ندادن در سخن و کلامش و مسیری که او ،تو را میبرد .
صراط مستقیمی که پر فراز و نشیب است اما تو را به سمت نور می برد .
و بعد از ائمه انسان سازی این مسیر و بازتاب نورش در قامت عارفان و بزرگان هر دوره نمایان میشود
حافظ ،سعدی ،مولانا، نعمت اله ولی ،شیخ صفی الدین ، بهایی ، بزرگمهر و نوربخش قاینی هر چه دارند و برایمان به میراث گذاشتند از قران و عشق و معرفت اولیای الهی است.
و من لیلا یوسف نژاد به یگانگی خدا در عشق سوگند می خورم و چون زینب اسارت می کشم و با جان و دل تازیانه میخورم اما دست از فریاد حقیقت و حقانیت کلام استادم و ستایش تلاش او دست بر نمیدارم .
#محسن_سعید_زاده بعد از ۴۰ سال ریاضت و جور نا جور زمانه ، و شنیدن تهمت و افترا ، با قلبی مملو از عشق و‌معرفت خدا
در اوج بی نیازی و بی منتی و با ستاری از ظلم و وجفایی که سال ها به ناحق بر او رفت در روشن کردن راه طریقت بر مردم عاشقانه می سوزد و تاب می آورد .
تا نور #تفسیر و‌#ترجمه حاصل از کلام شیرین خدا و قران میراث‌گران بهای پیامبرش در زمین برای بنده اش را جانانه و خالصانه تقدیم کند.
و فرزندان و بنده های شاکر و عاشق این سرزمین که گوش جانشان و‌چشم بصیرتشان را زرق و برق دنیا نگرفته ، بشنوند و برای آیندگان به میراث ببرند .
و باری دیگر شاهد ظهور آیین حقیقی بزرگان و نسلی در عمل شیفته و پیرو آن ها ، باشیم
که دنیای امروز دوباره
به #عشق نیاز دارد و آن که رسم عاشقی ، این راز خلقت را از جان آیه های عشق و کلام قران برگیرد و در روح و‌ جانمان تزریق کند و#زندگی دوباره بخشد .
لیلا یوسف نژاد
۲ شهریورماه ۱۴۰۱ _ ساعت ۱۷ عصر