سیستم تکوینی نظام خلقت عدالت قبول نمی کند

  •        
  • عدالت به این معنی که فلاسفه می گویند ومبلغین و مروجین و مذاهب و ادیان به خورد مردم میدهند؛وجودی خارج ازذهن ندارد.درک عرفی(عامیانه) همه کشورها ازمفهوم عدالت،وهم وخیال است.خودخدا هم با این معنی ومفهوم عدالتی اراده نکرده وندارد وهرگز هم چنین عدالتی وجود نداشته ؛وابدا محقق نمی شود.دلیلش اش این است که سیستم جهان وخلقت انسان وسیستم اجتماع انسانی که ناشی ازاین دو،وتحت تاثیر این دوقراردارد،نمی تواند عدالت را قبول کند.انسان ها با حرصی که دارند؛با طمعی که دارند؛چگونه می خواهند عدالت را اجرا کنند؟انسان ها با اشکالاتی که در کل نظام طبیعت می بینندودرانواع جانداران مشاهده می کنند،چه اشکالاتی که مربوط به جسم ظاهری ایشان است،وچه اشکالاتی که به ذهن واندیشه واخلاق وخصلت ها ی درونی وحس ایشان  مربوط می شود؛ نمیتواند«عدالت» را به معنی مورد نظر اهل شریعت درک کند.ایمان به چنین عدالت نامفهومی به چه کار میآید؟ دردنیای حیوانات آهوی زیبا خوراک گرگ وببر وشیر است.اکو سیستم زمین با فعل وانفعال خود زلزله وطوفان ایجاد میکند وکارخودش را رو روال تکوینی انجام میدهد ولی عوام آنرا بلای آسمانی پنداشته اند وعوام فریبان از این پندار به سود مذهب استفاده میکنند ومدعی میشوند چون زنا زیادشده زلزله اتفاق افتاده !!
  • درمیان انسانها ناقص الخلقه فراوان است،درمیان حیوان هم همین طور.همه این ها در مجموع می گوید عدالت غیر ممکن است؛ویک آرزوی دست نیافتنی و موهومی است  که بشر همیشه آن را درذهن خود دارد وهمیشه می خواهد بگوید نبایدچنین باشد،باید چنان باشد که ما دوست داریم!!واین بزرگترین اشتباه انسان ظلوم وجهول است.من ازمجموعه سخنان عرفایی مثل حافظ همین را می فهمم.مثلا آن جا که می گوید« گر تو نمی پسندی  تغییر کن قضا را»، اصلاهیچ کس نمی تواند کاری انجام دهد؛حتی نمیتواند یک نظریه توجیهی درست ارایه دهد وفقط باید ساکت وتسلیم باشم والسلام
  • .وقتی قضا وجود دارد یعنی خلقت این گونه حکم کرده؛طبق فرمان خدا.ما می خواهیم چه کنیم وچه ازدست ما بر می آید؟ یا آن جا که می گوید «پیرما گفت خطا برقلم صنع نرفت».قلم صنع غیر از قلم تشریع ودین آفرینی است.قلم صنع،ازحوزه تکوین سخن می گویدواظهار میکند که در طبیعت خطا بسیار زیاد است.شخصی که در پی عدالت آرمانی و ذهنی و معصومیت است؛ ومیخواهدکه خطا نباشد؛ کسی لنگ و کور و .. از اساس خطا فکر میکند. اینها وجود دارد و الی یوم القیامه وجود خواهد داشت. وخود خدا هم هیچ تغییری ایجاد نمیکند وعدالت را به آن معنی ومفهوم ایجادنخواهد کرد.وقتی خطا بر قلم صنع می رود چگونه خطا بر قلم تدوین نرود؟ وقتی ما میخواهیم عکسی درختی را نقاشی کنیم صددرصد خطاهایی درآن ایجادخواهد شد.چرا؟ چونکه صورت واقعی  اش ،خود درخت واقعی،دچارخبط وخطا میشود.درطبیعت  ونقاشی اگربراساس طبیعت باشدآن هم دچار خطا می شود.مگر این که ذهنِ نقآش در خت واقعی و غیر طبیعی را ترسیم نماید وازخودش درختی خلق کند.اینجا مفهومی از عدالت به صورت غیر واقعی وخیالی خلق کرده واین مفهوم فقط درذهنش باید وجود داشته باشدو بیرون از ذهنش اصلا محقق نخواهد شد .
  • به چپ می نگرم و به راست نگاه می کنم بالا و پایین تاریخ به بشر و طبیعت و شریعت و هر چیزی می نگرم هیچ رد پایی از عدالت وجود ندارد.