سخت میگیردجهان برمردمان سخت گوش

 

حاشیه محسن سعیدزاده بر غزل شماره  ۲۸۶دیوان حافظ درسایت گنجور

  • دوش با من گفت پنهان، کاردانی تیزهوش
  • وز شما پنهان نشاید کرد سِرِّ مِی فروش
  • گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع
  • سخت می‌گردد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش
  • وان گَهَم دَر داد جامی کز فروغش بر فلک
  • زهره در رقص آمد و بَرْبَط زنان می‌گفت نوش
  • با دلِ خونین لبِ خندان بیاور همچو جام
  • نی گَرَت زخمی رسد، آیی چو چنگ اندر خروش
  • تا نگردی آشْنا زین پرده رَمزی نشنوی
  • گوشِ نامحرم نباشد جایِ پیغامِ سروش
  • گوش کن پند ای پسر وز بهرِ دنیا غم مَخور
  • گفتمت چون دُر حدیثی، گر توانی داشت هوش
  • در حریمِ عشق نَتْوان زد دَم از گفت و شنید
  • زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
  • بر بساطِ نکته دانان خودفروشی شرط نیست
  • یا سخن دانسته گو ای مردِ عاقل، یا خموش
  • ساقیا مِی ده که رندی‌هایِ حافظ فهم کرد
  • آصِفِ صاحب قرانِ جرم بخشِ عیب پوش
  •     گفت: آسان گیربرخود کارها کزروی طبع
  •     سخت میگیردجهان برمردمان سخت گوش
  •     این قرائت حدسی عقلانی من است وبرایش هیچ سندنقلی ندارم.برآنم تا روایتی به دست دهم که محتوای کلام را به ساگی تفهیم کند.درصورتی که پیام این  شاه بیت غزل حافظ را گرفته باشیم، هرقرائتی مارا به همین دریافت رهنمون میگردد؛ونباید هیچ تعصّبی روی کلمات داشته باشیم.
  •     اگر به جای «میگیرد» کلمه میگردد نهاده شود بازهم تفاوتی درمعنی ندارد وگردیدن به معنی « واقع شدن» است ونه گردش لیلی ونهار.اگر کلمه آخر بیت را«کوش» بخوانیم باید آنراسخت گیر معنی کنیم. کسی که درذهنش کارهارا سخت میگیرد .نقطه مقابل آسان گیر.امادرحقیقت کارها اصلا سهل وآسان نیست وصعب وسخت است.بیت سوم«بادل خونین..»قرینه ی این تفسیر است.روزگار،طبیعت ومردم روزگا خون به دل وجگر ما میریزند.به قول خودش تا..لقمه نانی نمیدهد.مهم اما این است که ما این همه را ساده بگیریم ولبخند بزنیم وبگذریم.
  •     به قول رابعه قصداری:زهرباید خوردوانگارید قند.
  •     این بیت کاربردی ترین وراهبردی ترین تکنولوژی ذهنی(وحکمی) بشری معطوف به نکات قرآنی حافظ است؛ومعجزه میکند؛«کن فیکون»میکند.عرفای ما روانشناس ترین علمای روزگار اند.الحق که این تکنولوژی معجزه میکند.وقدرت اراده ی مارانشان میدهد.