روزه -ماه رمضان
پاره گاو پیکرک؛نشانه یکصد وهشتاد وسوم)
:«يااَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ *
بیان حکم درقالب کتب علیکم،موکدترین بیان قرآن است. این تعبیر حکایت ازآن دارد که اسلام درهیچ شراطی دست ازروزه برنمیدارد ومومن حتما باید روزه بگیرد. قرینه این ادعا آن است که یکی ازاقلام کفاره، روزه گرفتن است. اسلام ازپیروان خویش خواسته روزه بگیرند.
كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ مشابه صدر این آیه در آیه ۱۷۸ همین سوره نیز آمده بود:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّوَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخيهِ شَيْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ ذلِكَ تَخْفيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَليمٌ »
؛به کمک همین آیه وبا توجه به متن موجود ازعهدین، مفهوم جمله« كَما كُتِبَ » روشن میشود. قرآن تصریح میکند که حکم قصاص را از تورات گرفته است؛بنابراین حکم روزه را نیز ازهمانجا گرفته است؛و چون از تورات گرفته است، برای دریافت مفهوم قصاص و معنی قتل، ومعنی عمد وشبه عمد وخطا، وکیفیّت شهادت وشروط شهود،و طریق اثبات قصاص، و فروع آن نیز باید به تورات نگریست و در تورات فعلی اینها مثل فقه اسلامی،همه هست؛ بل که بهتر وروشنتربیان شده.(البته با اندک تفاوتی،آنهم در برخی فروع).
اینک اگر بگویندکه: تورات فعلی تحریف شده است؛ اولاً- نادرست حرف میزنند؛ ثانیاً -کار خود را مشکل میکنند؛چراکه هرگز معنی آیههای توراتی (منقول از تورات) را نخواهند فهمید. یعنی باب علم را بر روی خود مسدود میکنند.
در آئین یهود بر پایه کتاب اشعیاء نبی باب ۵۹ آیههای ۳ تا ۱۲ احکام روزه چنین است: «مگر روزهای که من میپسندم این نیست که بندهای شرارت را بگشائید و گرههای یوغ را باز کنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشکنید. مگر این نیست که نان خود را به گرسنگان تقسیم نمائی و فقیران رانده شده را به خانه خود بیاوری و چون برهنه را ببینی او را بپوشانی و خود را از آنانی که از گوشت تو میباشند مخفی نسازی. آنگاه نور تو مثل فجرطالع خواهد شد و صحت تو به زودی خواهد روئید و عدالت تو پیش خواهد خرامید و جلال خداوند سایه تو خواهد بود. آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند ترا اجابت خواهد فرمود و استغانه خواهی نمود و او خواهد گفت که اینک حاضر هستم. اگر یوغ و اشاره کردن به انگشت و گفتن ناحق را از میان خود دور کنی و آرزوی جان خود را به گرسنگان ببخشی و جان ذلیلان را سیر کنی آنگاه نور تو در تاریکی خواهد درخشید و تاریکی غلیظ تو مثل ظهر خواهد بود و خداوند ترا هدایت نموده جان تو را در مکانهای خشک سیر خواهد کرد و استخوانهایت را قوی خواهد ساخت و تو مثل باغ سیراب و مانند چشمه آب که آبش کم نشود خواهی بود و کسان تو خرابههای قدیم را بنا خواهند نمود و تو اساسهای دورههای بسیار دور را بر پا خواهی داشت و ترا عمارت کننده رخنهها و مرمتکننده کوچهها برای سکونت خواهند خواند»
اکنون جادارد که به این پرسش پاسخ دهیم که:ماهیّت روزه قبل از اسلام چه بوده؟ آیا مراد از (کما کتب) نحوه ی روزه بوده است؟ یا آنکه صرفنظر از کیفیت روزه، اصل آن اراده شده است؟
این مفسّر،گمان میکند که نحوه روزه اراده شده است.نه اصل روزه.وبراساس فقه اسلامی نحوه روزه گرفتن امساک ازطعام وشراب ونکاح است؛و به قول علی بن ابی طالب علیه السلام تحمل گرسنگی وتشنگی درچندساعت ازشبانه روز است.واگرروزه همین وبه همین کیفیّت باشد، بی حاصل است.نویسنده امابرآن است که:مرادازروزه این بوده که گرسنگیرا تحمل کنی وحال گرسنگان را دریابی؛وبه گرسنگان نان وغذا بدهی.مرادشارع این بوده که:تشنگی راتحمل کنی وبه یاد کسانی بیفتی که درصحراهای گرم بدون دسترسی به آب مشغول دامداری وحمل ونقل ..وکارهای مفید اند.برای این است که به اسیران بیندیشی واز گرسنه وتشنه بودن آنان یاد کنی؛وبفهمی که کسی حال آنانرانمیپرسد وحال ایشان رادرک نمیکند مگر آنکه خود او گرسنه وتشنه باشد.برای آن است تا یادبگیری اگرکسی رادرجنگ اسیر کردی اول به او آب ونان بدهی.
لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ –نویسنده گمان میکند که هدف ازروزه،یک چله نشینی خاصی بوده با تخفیف ده روز! به بیان دیگر:موسی سی روز با خدادرکوه سینا قرارگذاشته بود.ده روز به این سی روز افزوده شد.این نکته راقرآن باهذفی که میتواند درهمین جا نتیجه بدهد،بیان کرده است. درحقیقت چله سیه (۳۰)بوده است واسلام همین سیه(۳۰) رامدار حکم گذاشته است. ازسویی رهبانیّت را نمیپذیرد،ترک کار وصحنه اجتماع را نیز نمیپذیرد؛پس بهتر این است که سی روز پیروان خودرا ازآب وغذا تا حدودی منع کند،وریاضت بدهد. خلاصه آنکه درابتدای وضع روزه عمل جنسی به کلی ممنوع شده بود.