درباب تشبيه قاين به کوفه

#۰۰۰۰۰۰;”>وامّا درباب تشبيه قاين به کوفه -گفتيد مرم قاين را به مردم کوفه تشبيه کردن بی انصافی است؟اشکال يا از قصور فهم است واينکه صنعت تشبيه را خوب ياد نگرفته ايم؟يا از قصور تفهيم؟
#۰۰۰۰۰۰;”>من امّا،اين پرسش را زاييده قصور تفهيم به حساب می آورم واينک درباره اش بيشتر توضيح ميدهم:درتشبيه سه عنصر دخيل است، يا به تعبيری ديگر سه رکن مهم دارد اول مشبه به که درمثال ما کوفه بود.دوم مشبه که قاين است. وسوم وجه شبه. دردومورد اول حرفی نبود. سخن در وجه شبه است که متکلم يک وجه زيبا وعالی وبلند اراده کرده ومخاطب يک صورت کريه ديده است. وجه شبه مورد نظر اين کمترين،ايثار واز خود گذشتگی وفداری کاری عالمانه است. واين مطلب را شرح دادم وگفتم ميدانستم درقاين نفله ميشوم وآمدم .بسياری از دوستان واعضای خانواده ام فکر کردند که به قاين تبعيد شده ام. وحال آنکه چنين نبود وبا اختيار وانتخاب خودم آمدم ومردم ومحيط را ميشناختم من وجه مشابه خودم را با کوفه رفتن امام حسين عليه السلام مقايسه کردم که آن آقا وآن سرورم برای حکومت کردن وتصرف کاخ کوفه ولذت ورفاه به کوفه نميرفت.شيعه حسين بايد با چنين قصدی قدم بردارد. تشبيه،به همين جا که ميرسد به پايان می آيد وکلام منعقد ميشود وبه قول طلبه ها«يصح السکوت عليها» ولذافارغ از حال مردم قاين هست
#۰۰۰۰۰۰;”>امااينکه چرا ميگويم نفله ميشوم وفداکاری واز خود گذشتگی دارم، چون محيط برای بهره مندی از آموخته ها وتجارب ام کوچک است. وچون: در حديث آمده که عالم ای که اهل خود محل باشد،غريب است وبايد باغربت زندگی کند.مردم ما وهمه اقوام غريبه پسند وخودی کش اند.درست هم هست وخاص قاين هم نيست.اين قاعده در همه جا جريان دارد_البته باشدت وضعف؛ واستثناهم دارد ولی کم_ امّا اينکه: نگره زشتِ وجه شبه از کجا در ذهن مخاطب نقش بست؟ عرض ميکنم: از آنجا که معلم اين نسل چه معلم سياسی وچه معلّم عقيدتی فقط همين چهره منفور را به عنوان وجه شبه به او درس داده بود!
#۰۰۰۰۰۰;”>فقط از بیوفائی مردم کوفه گفتند وآن وجه حسن وآن رخ زيبا را يوسف وار درچاه کردند ورندانه به چاه انداخته اند